منو حالا نوازش کن

اینجا خاطرات خصوصی و روزانه من و مرد مهربونم ثبت میشه، بعد از سالهای طولانی بهم رسیدیم :)

منو حالا نوازش کن

اینجا خاطرات خصوصی و روزانه من و مرد مهربونم ثبت میشه، بعد از سالهای طولانی بهم رسیدیم :)

عذر غیبت

آخ آخ آخ که من چقدر دلم می خواد بنویسم ولی کو وقت؟ یعنی همه ش درگیر الکی ام. تو دفتر که این چند وقت بازسازی و نقاشی داشتیم و بعدم به شدت خوردیم به شلوغی شب عید. از اون طرف هم دوستم که طلاق گرفته مامانش اینا تهران نیستن و مجبوره برای کارای دادکاهش تهران بمونه. دیگه اون بنده خدا یا پیش من بوده این چند وقت یا پایین خونه مرنوش اینا. از طرف دیگه هم که کارای دندونپرشکی م که نمی دونم چرا تمومی نداره.

چقدرررر این چند وقت پست تو ذهنم نوشتم ولی وقت نشده تایپ کنم :(((

آهان راستی دوس جون هم خدا رو شکر خوبه و خوبیم با هم.

در اولین فرصت میام از روز عشق و بقیه ی روزها ئ خاطره ها می نویسم البته اگه چیزی ش یادم مونده باشه...

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد